امام حسين:
جان خواهر من به تنها آمدم
خاك بر فرقم كه بى جا آمدم
كى خبر باشد برادر يا پدر
كامدم نزد تو اى خونين جگر
جاي خالى بهر تو آورده ام
جان خواهر از رخت شرمنده ام
زينب:
خواهرت قربان روى چون گلت
من فداى گيسوان سنبلت
اى حسين جان اين قميص جنت است
راست گو جانا كه بر من قلت است
امام حسين:
كرده خلاق جهان بر من عطا
تا بيارم خواهر از بهر شما
جبرئيل از روضه خلد برين
اين قميص آورده از جان آفرين
گيرد از من اين قميص زرنگار
شاد گردان قلب اين محزون زار
زينب:
من فداى اين جلال رفعتت
حق بيفزايد حسين بر عزتت
خلعت عزت به من كردى عطا
زحمت بى حد كشيدى يا اخا
مزد اين خدمت نمايم من ترا
خدمت طفلانت اندر كربلا
جبرائيل:
زبان حال مى گويم مسلمانان چنين مطلب
نظر كن يا على بنگر حسين در خانه زينب
نمى دانم چسان ياران رضا گردد حسين از دل
كه تا بيند اسير كوفيان او را چهل منزل
حضرت امير:
بلى ديدم نشسته نزد خواهر با لب عطشان
كند غم هاى ديرين را حسين من ز دل بيرون
حسن بردار خلعت از براى زينب محزون
بيا همراه بابايت ترا گردم بلاگردان
كه تا جا خالى زينب رويم اين نور چشمانم
كه باشد جشم در راه من آن خورشيد تابانم
برو بابا تو پيشاپيش كن اعلان خواهر
ز يمن مقدم من دختر آن ماه پيكر را
امام حسن:
بيا خواهر تو اى جان برادر
پدر آيد به جا خالى ات از مهر
زينب:
سلامم بر تو اى باب رشيدم
هزاران شكر ديدار تو ديدم
عجب تو آمدى به ديدن من
نثار مقدمت تاج سر من
فداى ديده هاى پر بكايت
به روى چشم من بگذار پايت
حضرت امير:
عليك اى بانوى حوران جنت
به قربان تو اى ام المصيبت
بيا بنشين برم اى ماه رخسار
به بينم ماه رويت اى دل افكار
بگيرد اين معجر اين رخت ها را
خجالت دارم از روى تو بابا
چه سازم مادرى بر سر ندارى
كه جا خالى تو آيد ز يارى
زينب:
سرافراز نمودى اى پدرجان
عطا كردى به من خلعت ز احسان
پدرجان از تو دارم التماسى
نما از نار مردم را خلاصى
فهرست مجلس: امير ـ امام حسن ـ امام حسين ـ زينب ـ جبرائيل
ـ كنيز ـ عبدالله
لوازمات مجلس: اسب، چادر، گلوبند، گوشواره، آفتابه،
شيرينى خورى، رختخواب.
اسباب عروسى زينب: آينه، گلوبند، گوشواره، گلاب پاش،
اسپند، چادر، پارچه قميص، لحاف، شيرينى خورى، آفتابه،
پارچه سياه، مرقد، اسب.
بازديد : 5948 بار
کلمات کليدي : نسخه تعزیه |